تعریف بازاریابی
بازاریابی به هر اقدامی اطلاق می شود که شرکت برای جذب مخاطب به محصول یا خدمات شرکت از طریق پیام رسانی با کیفیت بالا انجام می دهد. هدف بازاریابی ارائه ارزش برای مشتریان بالقوه و مصرف کنندگان از طریق محتوا، با هدف نشان دادن ارزش محصول، تقویت وفاداری به برند و در نهایت افزایش فروش است.
Dictionary.com مارکتینگ را اینگونه تعریف می کند: “عمل یا تجارت برای تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات، از جمله تحقیقات بازار و تبلیغات.”
اگر شما در نقش یک بازاریاب کار کنید، احتمالاً تعریف آن برای شما دشوار است حتی اگر هر روز آن را می بینید و استفاده می کنید – اصطلاح بازاریابی برای یک تعریف ساده کمی فراگیر و متغیر است.
این تعریف بی فایده به نظر می رسد.
به عنوان مثال، بخش فروش کمی بیش از حد با تعریف “فروش چیست” همپوشانی دارد، و کلمه تبلیغات باعث می شود به جلسات طوفان فکری سریال Mad Men فکر کنیم.
اما با کاوش عمیق تر، متوجه شدم که در واقع، بازاریابی با تبلیغات و فروش همپوشانی زیادی دارد. بازاریابی در تمام مراحل کسب و کار از شروع تا پایان وجود دارد.
در ابتدا، من تعجب کردم که چرا بازاریابی یک جزء ضروری در طول توسعه محصول، برندینگ یا فروش، یا توزیع خرده فروشی است. اما وقتی به آن فکر می کنید منطقی است – بازاریابان محکم ترین انگشت را روی نبض شخصیت مصرف کننده شما دارند.
هدف از بازاریابی
هدف بازاریابی تحقیق و تجزیه و تحلیل مشتریان شما در تمام مدت، انجام گروه های متمرکز، ارسال نظرسنجی، مطالعه عادات خرید آنلاین و پرسیدن یک سوال اساسی است: “مصرف کننده ما کجا، چه زمانی و چگونه می خواهد با تجارت ما ارتباط برقرار کند. ؟”
در اینجا، بیایید اهداف بازاریابی، همراه با انواع آن ، 4P و تفاوت بین بازاریابی و تبلیغات را بررسی کنیم.
چه یک بازاریاب باتجربه باشید که به دنبال تجدید تعاریف خود هستید، یا یک مبتدی که به دنبال درک چیستی بازاریابی در وهله اول هستید، ما شما را تحت پوشش قرار داده ایم. بیایید شیرجه بزنیم
بازاریابی فرآیند علاقه مند کردن مردم به محصول یا خدمات شرکت شما است. این از طریق تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل و درک علایق مشتری ایده آل شما اتفاق می افتد. بازاریابی به تمام جنبه های یک تجارت از جمله توسعه محصول، روش های توزیع، فروش و تبلیغات مربوط می شود.
بازاریابی مدرن در دهه 1950 شروع شد، زمانی که مردم شروع به استفاده از رسانه های چاپی برای تأیید یک محصول کردند. با ورود تلویزیون و اینترنت وارد خانهها شد، بازاریابان میتوانند کمپینهای کاملی را در چندین پلتفرم انجام دهند و همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، در 70 سال گذشته، بازاریابان برای تنظیم دقیق نحوه فروش یک محصول به مصرف کنندگان برای بهینه سازی موفقیت، اهمیت فزاینده ای پیدا کرده اند.
در واقع هدف اساسی بازاریابی جذب مشتریان به برند شما از طریق پیام رسانی است. در حالت ایدهآل، این پیام برای مخاطبان هدف شما مفید و آموزشی خواهد بود تا بتوانید مشتریان را به سرنخ تبدیل کنید. امروزه، به معنای واقعی کلمه ده ها مکان وجود دارد که می توان یک کمپین بازاریابی را انجام داد.
انواع روش های بازاریابی
جایی که کمپین های بازاریابی شما اجرا می شود، کاملاً به محل سپری کردن وقت مشتریان شما بستگی دارد. این به شما بستگی دارد که تحقیقات بازار را انجام دهید که تعیین کند کدام نوع بازاریابی – و ترکیبی از ابزارها در هر نوع – برای ایجاد برند شما بهترین است. در اینجا چندین نوع بازاریابی وجود دارد که امروزه مرتبط هستند، که برخی از آنها امتحان خود را پس داده اند:
-
بازاریابی اینترنتی:
نوعی بازاریابی است که از اینترنت برای ارائه پیام های تبلیغاتی به مشتریان از طریق کانال های دیجیتالی مانند موتورهای جستجو، ایمیل، وب سایت ها و رسانه های اجتماعی استفاده می کند.
-
بهینه سازی برای موتورهای جستجو:
SEO ، فرآیند بهینه سازی محتوای یک وب سایت به گونه ای است که در نتایج موتورهای جستجو ظاهر شود. این روش توسط بازاریابان برای جذب افرادی استفاده می شود که جستجوهایی را انجام می دهند که نشان می دهد آنها علاقه مند به یادگیری در مورد یک صنعت خاص هستند.
-
بازاریابی وبلاگی:
وبلاگ ها دیگر منحصر به نویسنده نیستند. اکنون برندها وبلاگ هایی را منتشر می کنند تا در مورد صنعت خود بنویسند و علاقه مشتریان بالقوه ای را که برای کسب اطلاعات در اینترنت جستجو می کنند، پرورش دهند.
-
بازاریابی رسانه های اجتماعی:
کسب و کارها می توانند از فیس بوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین و شبکه های اجتماعی مشابه استفاده کنند تا بر مخاطبان خود تأثیر بگذارند.
-
بازاریابی چاپی:
از آنجایی که روزنامه ها و مجلات بهتر می فهمند چه کسی برای مطالب چاپی آنها مشترک است، کسب و کارها همچنان به حمایت مالی از مقالات، عکاسی و محتوای مشابه در نشریاتی که مشتریانشان می خوانند، ادامه می دهند.
-
بازاریابی موتورهای جستجو:
این نوع بازاریابی با SEO که در بالا توضیح داده شد کمی متفاوت است. کسبوکارها اکنون میتوانند به موتور جستجو برای قرار دادن لینکها در صفحات شاخص خود که در معرض دید مخاطبانشان قرار میگیرند، پرداخت کنند. (این مفهومی به نام “پرداخت به ازای کلیک” است — من نمونه ای از آن را در بخش بعدی به شما نشان خواهم داد).
-
بازاریابی ویدیویی:
در حالی که زمانی فقط تبلیغات تجاری وجود داشت، بازاریابان اکنون برای ایجاد و انتشار انواع ویدیوهایی که مشتریان اصلی آنها را سرگرم و آموزش میدهند، پول خرج میکنند.
بازاریابی و تبلیغات
اگر بازاریابی یک چرخ است، تبلیغات همان چرخ است.
بازاریابی مستلزم توسعه محصول، تحقیقات بازار، توزیع محصول، استراتژی فروش، روابط عمومی و پشتیبانی مشتری است. بازاریابی در تمام مراحل سفر فروش یک کسب و کار ضروری است. سازمان ها از پلتفرمها، رسانههای اجتماعی و تیمهای درون سازمان برای شناسایی مخاطبان خود، برقراری ارتباط با آنها، تقویت صدای آن و ایجاد وفاداری به برند در طول زمان استفاده می کنند.
از سوی دیگر، تبلیغات تنها یکی از اجزای بازاریابی است. این یک تلاش استراتژیک است که معمولاً برای گسترش آگاهی از یک محصول یا خدمات به عنوان بخشی از اهداف جامع تر ذکر شده در بالا پرداخت می شود. به زبان ساده، این تنها روشی نیست که بازاریابان برای فروش محصول استفاده می کنند.
مثال:
فرض کنید یک کسبوکار در حال عرضه یک محصول کاملاً جدید است. این کسب و کار میخواهد کمپینی ایجاد کند که آن محصول را به پایگاه مشتریان خود معرفی کند. کانال های انتخابی این شرکت فیسبوک، اینستاگرام، گوگل و وب سایت شرکت آن هستند. از همه این فضاها برای حمایت از کمپینهای مختلف خود در هر سه ماهه استفاده میکند و از طریق آن کمپینها سرنخ ایجاد میکند.
برای راهاندازی محصول جدید خود، راهنمای محصول قابل دانلود را در وبسایت خود منتشر میکند. ویدیویی را در اینستاگرام پست میکند که محصول جدید خود را نشان میدهد. روی یک سری نتایج جستجوی حمایت شده در Google سرمایهگذاری میکند تا ترافیک را به صفحه محصول جدید در وبسایت خود هدایت کند.
حال کدام یک از تصمیمات بالا بازاریابی و کدام یک تبلیغات بود؟
این تبلیغات در اینستاگرام و گوگل انجام شد. اینستاگرام عموماً یک کانال تبلیغاتی نیست، اما زمانی که برای برندسازی استفاده میشود، میتوانید پایگاهی از فالوورها را ایجاد کنید که هر ازگاهی برای اطلاع رسانی در مورد محصول آماده میشوند. گوگل قطعا برای تبلیغات در این مثال استفاده شده است. این شرکت برای فضا در گوگل پرداخت – برنامه ای که به عنوان پرداخت به ازای کلیک (PPC) شناخته می شود – که در آن ترافیک را به یک صفحه خاص متمرکز بر محصول خود هدایت می کند.
بازاریابی در کجا انجام شد؟ این یک سوال گول زننده است ، زیرا با فرآیند بازاریابی مواجهیم. این شرکت با همسو کردن اینستاگرام، گوگل و وب سایت خود حول یک ابتکار متمرکز بر مشتری، یک کمپین بازاریابی سه قسمتی را اجرا کرد که مخاطبان خود را شناسایی کند تا پیامی برای آن مخاطب ایجاد کرده و آن را در سراسر صنعت ارائه کرد تا تأثیر آن را به حداکثر برساند.
4P بازاریابی
در دهه 1960، مک کارتی مفهوم 4P بازاریابی را ارائه کرد: محصول، قیمت، مکان، تبلیغ.
اساساً، 4P توضیح می دهد که چگونه بازاریابی با هر مرحله ای از بیزینس در تعامل است.
محصول Product
شما به تیم بازاریابی نیاز دارید تا تحقیقات بازار را انجام دهد و به برخی از سوالات مهم پاسخ دهد. مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند؟ آیا بازار مناسبی برای این محصول وجود دارد؟ چه پیامهایی باعث افزایش فروش محصول میشوند و در کدام پلتفرمها؟ توسعه دهندگان محصول شما چگونه باید محصول را تغییر دهند تا احتمال موفقیت را افزایش دهند؟ گروه های کانونی در مورد محصول چه فکر می کنند و چه سوالات یا تردیدهایی دارند؟
بازاریابان از پاسخ به این سوالات برای کمک به کسب و کارها برای درک تقاضا برای محصول و افزایش کیفیت محصول با ذکر نگرانی های ناشی از گروه تمرکز یا شرکت کنندگان در نظرسنجی استفاده می کنند.
قیمت Price
تیم بازاریابی شما قیمت محصولات رقبا را بررسی می کند تا تخمین بزند که مشتری ایده آل شما چقدر مایل به پرداخت پول برای محصول شما است. قیمت محصول شما گاهی بسیار بالاست، و شما مشتری را از دست می دهید. قیمت آن گاهی بسیار پایین است، و ممکن است سود عملیاتی کمی کسب کنید و یا حتی ضرر کنید. خوشبختانه، بازاریابان می توانند از تحقیقات صنعت و تجزیه و تحلیل مصرف کننده برای ارزیابی قیمت استفاده کنند.
محل Place
بسیار مهم است که از تجزیه و تحلیل مشتریان برای نحوه و مکان فروش محصول خود استفاده کنید. شاید آنها معتقد باشند که یک سایت تجارت الکترونیک بهتر از یک مکان خرده فروشی کار می کند یا برعکس. شاید آنها بتوانند پیشنهادهایی در مورد اینکه کدام مکان ها برای فروش محصول شما، در سطح ملی و بین المللی، مناسب تر هستند، ارائه دهند.
ترویج Promotion
این P احتمالاً همان چیزی است که از ابتدا انتظار داشتید. ترویج مستلزم هرگونه تبلیغات آنلاین یا چاپی، رویداد یا تخفیفی است که تیم بازاریابی برای افزایش آگاهی و علاقه به محصول شما ایجاد می کند تا منجر به فروش بیشتر شود. در این مرحله، احتمالاً روش هایی مانند کمپین های روابط عمومی، تبلیغات یا تبلیغات رسانه های اجتماعی را خواهید دید.
امیدواریم تعریف ما و چهار P به شما در درک هدف بازاریابی و نحوه تعریف آن کمک کند. بازاریابی با تمام زمینه های یک تجارت تلاقی می کند. بنابراین مهم است که بدانید چگونه از بازاریابی برای افزایش کارایی و موفقیت کسب و کار خود استفاده کنید.
بدون دیدگاه